نویسندگان: دکتر محسن ایمانی- فاطمه وجدانی




 

چرا پدرم با این که من را وادار به ازدواج کرد، بعد از ازدواج هیچ کمکی به من نمی کند؟

باید بدانیم که ما در مقام پدر، می توانیم فرزندان خویش را تشویق و ترغیب به ازدواج کنیم، اما هرگز نباید آنان را وادار به ازدواج کنیم، به ویژه اگر سن آنان برای این امر مناسب نیست، به بلوغ فکری نرسیده اند و یا توان اداره ی خانواده را به لحاظ مدیریتی و اقتصادی ندارند.
در چنین وضعیت نامناسبی، حتی اگر پدر، فرزند جوانش را وادار به ازدواج کند، وقتی جوان شرایط ازدواج را در خود نمی بیند، نباید به این امر تن دهد.
به هر حال، در صورتی که چنین ازدواجی صورت بگیرد، پدر مکلف نیست که به فرزند جوان خود کمک کند، زیرا او در سن استقلال است، باید خودکفا باشد و زندگی اش را اداره کند.
در حقیقت کمک عمده ی والدین، در مراحل اولیه ی ازدواج و انتخاب همسر خوب و مناسب برای پسرشان است و بعد وظیفه ی دیگری ندارند. اما با این حال، خوب است که اگر می توانند، تسهیلاتی برای تسریع و تقویت ازدواج فرزندشان فراهم کنند و با اقدام به این کار خیر و خداپسندانه، به این دستور قرآن عمل کنید که می فرماید: «و انکحوا الایامی» یعنی به امر ازدواج جوانان تان اقدام نمایید.
هم چنین اگر پدری واقعاً از تمکن مالی برخوردار است و می تواند به جوان خود که به تازگی زندگی جدیدی تشکیل داده است، کمک و مساعدت کند، خوب است که این کار را انجام دهد. در این گونه موارد، برخی از افراد حتی به غریبه ها کمک و اتفاق می کنند، چه برسد که این فرد، فرزند خود ما باشد که در این صورت، والدین باید بیشتر احساس دین کنند.
منبع مقاله :
ایمانی، محسن؛ وجدانی، فاطمه؛ (1388)، چالش های من و پدرم،(پاسخ به سؤالات نوجوانان)، تهران: نشر قطره، چاپ اول (1389)